معرفی کتاب قصه دلبری
این کتاب نوشته ی محمدعلی جعفری داستان زندگی وشهادت شهید
محمدحسین محمد خانی به روایت همسرش مرجان درعلی است.
«ازتیپش خوشم نمی آمد.دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود.
شلوارش شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه
وآستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار .درفصل سرما بااورکت سپاهی اش تا بلو بود
یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش،شبیه موفع اعزام رزمنده های زمان جنگ
وقتی راه می رفت ،کفش هایش را روی زمین می کشید .ابایی هم نداشت دردانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
ازوقتی پایم به بسیج دانشگاه بازشد ،بیشتر می دیدمش .به دوستانم می گفتم :«این یارو انگار با ماشین زمان رفته
وسطه دهه شصت پیاده شده وهمون جامونده !»
خاطرات «قصه دلبری»ازدوران دانشجویی همسرشهید دردانشگاه آغاز می شود وپس ازآن با ذکر خاطراتی از آغاز زندگی
مشترک با شهید محمدخانی ،تولد فرزندان ودرنهایت شهادت شهید به اتمام می رسد .
کتاب نثری شیرین وخواندنی دارد؛مانند اکثر آثاری که روایت فتح دراین قالب منتشر کرده است،بااین تفاوت که این بار حرف از
شهیدی است که همانند مادراین شهر نفس کشیده وزندگی کرده است .
ازجمله ویژگی های «قصه دلبری»،داستان بی پیرانه آن است که براساس واقعیت چیده شده بی آنکه نویسنده بخواهد
ازشخصیت اصلی این قصه یک ابرقهرمان یا یک اسطوره بسازد .
درباره کتاب قصه های دلبری
کتاب قصه ی دلبری،روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمد حسین محمد خانی است .
او ازفعالان بسیج دانشجویی بود ودرعملیات های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس ،شرکت می کرد ،
کتاب قصه دلبری ،روایتی ازسبک زندگی این شهید است که همسرش ازروزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا
روزهای پس از شهادت اورا بازگو می کند اوباماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری راآغاز می کند.
وازخواستگاری های پی درپی او می گوید تابه زمانی که می رسد که نظرش عوض می شود وتصمیم می گیرد که به
این خواستگاری جواب مثبت بدهد