چرا نوزادان به برخی افراد واکنش منفی نشان میدهند؟

وقتی آغوش غریبه، برای نوزاد ناامن میشود…
شاید برای بسیاری از والدین پیش آمده باشد که نوزادشان در آغوش پدربزرگ، مهمان یا حتی دوست صمیمی خودشان، ناگهان شروع به گریه کند یا روی برگرداند. این رفتار که ممکن است در نگاه اول بیدلیل یا حتی بیادبانه به نظر برسد، در واقع بخشی طبیعی و پیچیده از رشد روانی نوزاد است. موضوع «نوزاد و غریبهها» نهتنها کنجکاوی زیادی در بین والدین برمیانگیزد، بلکه زمینهای برای درک عمیقتری از دنیای درونی کودک فراهم میکند.
برخورد منفی نوزاد با افراد ناشناس، میتواند شامل رفتارهایی مانند بیقراری، چسبیدن به والدین، ترس، نگاه نکردن، گریه یا حتی امتناع از آغوش گرفتن باشد. اما پشت این رفتارهای ساده، دلایل علمی و روانشناختی مهمی نهفته است که به رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی نوزاد برمیگردد.
در این مقاله، با نگاهی دقیق و علمی به بررسی دلایل اصلی واکنش منفی نوزادان به برخی افراد میپردازیم. از مراحل تکاملی مغز نوزاد و تجربههای اولیهی حسی گرفته تا نقش حافظه، بوی بدن و انرژیهای عاطفی اطرافیان همه در این رفتار نقش دارند. اینجا فقط بحث «آشنا یا غریبه» بودن فرد مطرح نیست؛ بلکه نوزادان درک عمیقتری از ایمنی، پیشبینیپذیری و حتی حالتهای چهره دارند که در انتخاب فرد برای تعامل تأثیر میگذارد.
در ادامهی این مقاله، ضمن تحلیل علمی و قابل فهم این واکنشها، راهکارهایی کاربردی برای والدین ارائه میدهیم تا هم به رشد سالم روانی کودک کمک کنند و هم ارتباطهای اجتماعیاش را بهدرستی شکل دهند.
درک بهتر از رابطهی نوزاد و غریبهها، یعنی یک گام جلوتر در تربیت آگاهانه و همدلانه.
نوزاد و غریبهها؛ نقطهی شروع اضطراب جدایی
درک اولیه نوزاد از «آشنا» و «غریبه»
در ماههای ابتدایی زندگی، نوزادان بهتدریج شروع به تمایز قائل شدن میان چهرههای آشنا و ناآشنا میکنند. این مهارت که در حدود ۶ تا ۸ ماهگی به اوج خود میرسد، نتیجهی رشد شناختی مغز و تقویت حافظهی تصویری نوزاد است. در این سن، نوزاد قادر است چهرهی مراقب اصلی (معمولاً مادر یا پدر) را از سایر افراد تشخیص دهد و بر مبنای احساس امنیتی که تجربه کرده، واکنش نشان دهد.
این واکنشها معمولاً شامل آرامش در آغوش چهرهی آشنا و اضطراب یا ترس در مواجهه با چهرهی ناآشناست.
این مرحله که بهعنوان «اضطراب غریبه» شناخته میشود، معمولاً در حدود ۶ تا ۱۲ ماهگی ظاهر میشود و میتواند با نشانههایی مانند گریه و چسبیدن به والدین همراه باشد. برای اطلاعات بیشتر، میتوانید به مقالهی Stranger Anxiety: What It Is and How to Help Your Baby مراجعه کنید.
مواجهه نوزاد با غریبهها در این بازه، میتواند با گریه، چسبیدن به مادر یا پنهان کردن صورت همراه باشد.
اضطراب جدایی یا اضطراب غریبه؟
گرچه گاهی این دو اصطلاح با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند، اما تفاوتهایی بنیادین دارند. اضطراب جدایی زمانی بروز میکند که نوزاد از چهرهی آشنا (مثلاً مادر) جدا شود، حتی اگر در کنار شخصی آشنا دیگر باشد. اما در اضطراب غریبه، نوزاد حتی در حضور والد نیز نسبت به فرد ناآشنا واکنش منفی نشان میدهد.
این تفاوت اهمیت دارد، زیرا در تربیت کودک و پاسخگویی والدین تأثیرگذار است. اضطراب غریبه، نشانگر آن است که کودک هنوز برای گسترش دایرهی اعتمادش به دیگران آمادگی کامل ندارد.
برای درک بهتر تفاوت بین اضطراب جدایی و اضطراب غریبه، میتوانید مقالهی Separation Anxiety in Babies را مطالعه کنید که بهطور جامع به این موضوع پرداخته است.
چرا این مرحله اهمیت دارد؟
نوزاد در این مرحله، بهطور طبیعی در حال تمرین مهارتهای شناختی و اجتماعی است:
-
تمایز چهرهها: نشانهای از تقویت حافظه تصویری و تمرکز.
-
پاسخگویی احساسی به امنیت یا ناامنی: پایهگذار مهارتهای اجتماعی آینده.
-
تشکیل دلبستگی ایمن: از طریق ترجیح دادن چهرههای آشنا.
بنابراین، زمانی که نوزاد نسبت به غریبهها واکنش منفی نشان میدهد، نباید آن را صرفاً نشانهی ترسو بودن یا لوس بودن او دانست. این رفتار، نتیجهی یک فرآیند طبیعی رشد است که باید با درک و همراهی والدین مدیریت شود.
واکنش درست والدین در این مرحله
-
به نوزاد اجازه دهید در آغوش شما بماند و از فاصلهی امن، فرد غریبه را مشاهده کند.
-
غریبه را تشویق نکنید که نوزاد را فوراً در آغوش بگیرد.
-
احساسات نوزاد را بیاهمیت جلوه ندهید (مثل گفتن: «اینکه ترس نداره!»).
-
از نوزاد حمایت کنید تا خودش تصمیم بگیرد چه زمانی تعامل را آغاز کند.
در پایان این بخش، لازم است بدانیم که «نوزاد و غریبهها» بیش از یک تجربهی سادهی اجتماعی، یک مرحلهی کلیدی در رشد مغز و شخصیت کودک است.
مغز نوزاد چگونه با غریبهها برخورد میکند؟
فرآیندهای مغزی پشت واکنش به افراد ناآشنا
درک عمیقتر موضوع «نوزاد و غریبهها» نیازمند شناخت عملکرد مغز نوزاد در مواجهه با چهرههای ناآشناست. مغز نوزاد، بهویژه در سال اول زندگی، در حال رشد و شکلگیری پیوسته است. یکی از بخشهای کلیدی مغز در این واکنشها، آمیگدالا (Amygdala) یا بادامه مغز است. این ناحیه نقش مهمی در پردازش احساسات، بهویژه ترس و اضطراب، ایفا میکند.
وقتی نوزاد با چهرهای غریبه روبهرو میشود، آمیگدالا تحریک میشود و سیگنالهایی مبنی بر خطر احتمالی به سیستم عصبی میفرستد. این واکنش، در نوزاد به صورت گریه، بیقراری یا چسبیدن به والد بروز پیدا میکند.
حافظه و تشخیص چهره
تا حدود ۴ ماهگی، نوزادان توانایی تشخیص چهرهها را بهصورت ابتدایی دارند. اما از حدود ۶ ماهگی، مغز آنها شروع به ذخیرهسازی تصاویر چهرهها بهعنوان «آشنا» یا «غریبه» میکند. در اینجا نقش هیپوکامپ (مرکز حافظه در مغز) پررنگ میشود.
به زبان سادهتر، مغز نوزاد چهرههای تکرارشونده را بهعنوان ایمن ثبت میکند. اگر فردی برای نوزاد جدید باشد یا به ندرت در معرض دید او قرار گرفته باشد، احتمالاً در دستهی غریبهها طبقهبندی میشود—even اگر این فرد خاله یا عمو باشد!
عامل مهم دیگر: لحن صدا و انرژی عاطفی
جالب است بدانید که نوزادان نهتنها از طریق بینایی، بلکه از راه صدا و تن صدا نیز به آشنایی یا بیگانگی افراد پی میبرند. نوزاد میتواند لحن صدای مراقب اصلی را بهخوبی بشناسد. وقتی غریبهای با لحن ناآشنا یا انرژی هیجانی بالا به نوزاد نزدیک شود، احتمال واکنش منفی او بیشتر خواهد بود.
همچنین، نوزادان بسیار حساس به حالات چهره، تنش عضلانی و زبان بدن هستند. اگر فرد غریبه مضطرب باشد یا بیشازحد به نوزاد نزدیک شود، احتمال اینکه کودک احساس ناامنی کند، افزایش مییابد.
اهمیت تجربههای تکراری
نوزاد برای اینکه فردی را از دستهی «غریبه» به «آشنا» منتقل کند، نیاز به تجربههای ایمن و تکرارشونده با او دارد:
-
دیدن چهره در محیطهای امن (مثلاً در حضور مادر)
-
شنیدن صدای آشنا در زمان آرامش
-
بازی یا تعامل بدون فشار
در واقع، مغز نوزاد از طریق تکرار، مسیرهای عصبی آشنایی را تقویت میکند و حس امنیت را نسبت به افراد بیشتر میسازد.
رفتار نوزاد نسبت به غریبهها، نتیجهی عملکرد دقیق و پیچیدهی مغز اوست، نه صرفاً یک «حس لحظهای». درک این عملکرد، به والدین کمک میکند تا برخوردی صبورانهتر و علمیتر داشته باشند.
نقش دلبستگی و سبک تربیتی در رفتار نوزاد با غریبهها
دلبستگی ایمن و تأثیر آن بر تعامل با افراد جدید
یکی از عوامل مهم در شکلگیری واکنش نوزاد نسبت به غریبهها، نوع دلبستگی (Attachment) او با مراقب اصلی است. نظریه دلبستگی که اولین بار توسط جان بالبی مطرح شد، تأکید میکند که کیفیت رابطهی عاطفی میان نوزاد و والد (مخصوصاً در سال اول زندگی) تأثیر مستقیمی بر شیوهی تعامل نوزاد با محیط و افراد جدید دارد.
نوزادی که دلبستگی ایمن را تجربه کرده باشد—یعنی نیازهایش بهموقع پاسخ داده شده، نوازش، همدلی و حضور فیزیکی و عاطفی مراقب را دریافت کرده باشد—معمولاً در مواجهه با غریبهها نیز آرامتر عمل میکند. این کودکان گرچه ممکن است ابتدا دچار تردید شوند، ولی با حضور والد، بهمرور با فرد غریبه تعامل برقرار میکنند.
در مقابل، نوزادانی که دلبستگی ناایمن یا دوسوگرا دارند، بیشتر احتمال دارد که در برابر افراد ناآشنا واکنشهای شدید، مانند گریه ممتد یا امتناع کامل از ارتباط نشان دهند.
سبکهای تربیتی و واکنش نوزاد به محیط اجتماعی
سبک تربیتی والدین هم عامل مهمی در شکلگیری واکنشهای اجتماعی کودک است. بهطور کلی، سه سبک اصلی تربیتی وجود دارد:
-
سبک مقتدرانه (همدل و همراه با مرزگذاری)
→ نوزاد احساس امنیت میکند و اعتماد به محیط را بهتدریج یاد میگیرد. -
سبک سهلگیرانه یا بیشازحد حمایتگر
→ کودک ممکن است دچار اضطراب بیشتر شود، چون همیشه وابسته به والد باقی میماند. -
سبک سختگیرانه یا بیتوجه
→ نوزاد ممکن است احساس بیپناهی کرده و نسبت به هر فردی (از جمله غریبهها) واکنش دفاعی شدید نشان دهد.
اگر والدین بدون توجه به احساس کودک، او را مجبور کنند در آغوش غریبهها قرار بگیرد، این حس ناامنی در او تشدید میشود. در مقابل، همراهی والد در کنار نوزاد و دادن زمان کافی به او برای پردازش محیط جدید، به شکلگیری حس اعتماد کمک میکند.
محیط خانواده و سطح تعاملات اجتماعی
در خانوادههایی که تعاملات اجتماعی روزمره با دیگران (دوستان، اقوام، همسایهها) بیشتر اتفاق میافتد، نوزادان معمولاً سریعتر با چهرههای جدید سازگار میشوند. اما در محیطهایی با تماس اجتماعی محدود، مواجهه با غریبهها ممکن است برای کودک شوکهکننده و استرسزا باشد.
میزان قرار گرفتن نوزاد در محیطهای نیمهآشنا نیز در سازگاری اجتماعی او نقش دارد. به عنوان مثال:
-
حضور منظم در خانهی مادربزرگ
-
شرکت در جمعهای خانوادگی کوچک
-
رفتن به پارک در کنار والدین
همگی به نوزاد کمک میکنند تا تنوع چهرهها را ببیند ولی در فضای امن خود باقی بماند.
نکته مهم برای والدین:
شکلگیری شخصیت اجتماعی کودک از همین مراحل آغاز میشود. بنابراین اگر نوزاد شما نسبت به غریبهها واکنش منفی نشان میدهد، بیش از آنکه بخواهید او را تغییر دهید، ابتدا به رابطهی خود با او و سبک برخوردتان دقت کنید.
عوامل پنهان اما مؤثر در واکنش نوزاد به غریبهها
تاثیر بو و صدا در قضاوت نوزاد
اگر فکر میکنید که نوزاد تنها با دیدن چهرهی یک فرد تصمیم میگیرد او را دوست داشته باشد یا نه، دوباره فکر کنید! نوزادان دنیای اطراف خود را با تمام حواسشان درک میکنند، و بو یکی از مهمترین حسهایی است که در ماههای ابتدایی زندگی برایشان معنا دارد.
نوزاد، بهخصوص در شش ماه اول، توانایی خارقالعادهای در تشخیص بوی بدن مادر یا مراقب اصلی دارد. این بو نهتنها به او آرامش میدهد، بلکه بهنوعی «نشان امنیت» هم محسوب میشود. حال اگر فردی بویی متفاوت، تند یا ناآشنا داشته باشد (مثلاً ادکلن سنگین، بوی سیگار یا حتی بوی حیوان خانگی)، احتمال دارد که نوزاد بهسرعت احساس نارضایتی یا ناامنی کند.
همچنین، صدا و نحوهی صحبت کردن نیز فاکتور مهمی است. نوزادان بیشتر با صداهای ملایم و تن پایین ارتباط برقرار میکنند. اگر غریبهای با صدای بلند، شوخیهای ناگهانی یا جیغزن وارد تعامل شود، ممکن است نوزاد دچار ترس ناگهانی شود—حتی اگر فرد نیت خوبی داشته باشد.
حالت چهره، زبان بدن و تنشهای پنهان
یکی از شگفتیهای روانشناسی رشد این است که نوزادان، علیرغم نداشتن زبان گفتاری، در خواندن احساسات دیگران بسیار توانمند هستند. آنها حالت چهره، تنش عضلانی و زبان بدن را بهخوبی تشخیص میدهند. اگر فردی خسته، عصبانی یا بیقرار باشد، نوزاد این وضعیت را درک میکند—even اگر آن فرد لبخند زده باشد.
بنابراین، گاهی اوقات دلیل اصلی واکنش منفی نوزاد نسبت به یک غریبه، بیشتر به احساسات درونی و ناگفتهی آن فرد مربوط میشود تا ظاهر یا رفتار بیرونیاش.
انرژی عاطفی محیط
نوزادان مانند آینهای احساسی هستند. اگر محیط اطراف پر از تنش، اضطراب یا انرژیهای منفی باشد، نوزاد آن را جذب میکند. وقتی فرد غریبهای وارد این محیط میشود، نوزاد ممکن است آن تنش را به او نسبت دهد و واکنش منفی نشان دهد.
همینطور حضور همزمان افراد زیاد، سروصدا و شلوغی میتواند آستانهی تحمل نوزاد را پایین بیاورد. در چنین شرایطی حتی یک برخورد ساده با فردی ناآشنا، منجر به گریه یا بیقراری میشود.
عادتهای تغذیه و خواب؛ عاملهایی نادیده گرفتهشده
نوزادانی که گرسنه، خوابآلود یا بیشازحد تحریک شده باشند، تحمل کمتری نسبت به غریبهها نشان میدهند. برای همین مهم است که قبل از دعوت از مهمان یا مواجهه با افراد جدید، نوزاد در شرایط بدنی و روحی مناسبی باشد.
پیشنهادهای کاربردی برای والدین:
-
پیش از معرفی نوزاد به غریبه، شرایط فیزیکی او را بررسی کنید.
-
اجازه دهید نوزاد با فرد جدید از فاصله آشنا شود.
-
بو و صدای ناآشنا را بهآرامی و در فضای امن معرفی کنید.
-
واکنشهای ظریف نوزاد را زیر نظر بگیرید و زود قضاوت نکنید.
رفتار نوزاد نسبت به غریبهها گاهی تحت تأثیر عوامل بسیار ظریف اما عمیق است. شناخت این عوامل، والدین را به بینش دقیقتری از فرزندشان میرساند.
چطور نوزاد را برای تعامل بهتر با غریبهها آماده کنیم؟
مواجهه تدریجی؛ راهی امن برای آشنایی
واکنش نوزاد به غریبهها یک شبه تغییر نمیکند. اما با فرآیند آشناسازی تدریجی، میتوان این مسیر را برای کودک قابلتحملتر و حتی دلپذیر ساخت. والدین باید بدانند که مجبور کردن نوزاد به تعامل با غریبهها، اغلب نتیجهی معکوس دارد.
بهجای اجبار، از روشهای آرام و چندمرحلهای استفاده کنید:
-
ابتدا اجازه دهید نوزاد غریبه را در آغوش والد تماشا کند.
-
سپس غریبه میتواند با لبخند، صدای ملایم و از فاصله امن، تعامل را آغاز کند.
-
اگر نوزاد تمایل نشان داد، میتوان بهتدریج فاصله را کمتر کرد.
-
در نهایت، کودک خودش تصمیم میگیرد که به آغوش فرد جدید برود یا نه.
نقش بازی و اشیای انتقالی
برخی نوزادان با کمک اشیای آشنا، مانند عروسک موردعلاقه یا پتو، احساس امنیت بیشتری در محیطهای جدید تجربه میکنند. در هنگام برخورد با غریبه، در اختیار داشتن این اشیاء میتواند نقش واسطهای احساسی ایفا کند.
همچنین استفاده از بازیهای ساده (مثل دالیبازی، قلقلک ملایم، یا حرکت دادن اسباببازی) میان فرد غریبه و نوزاد، میتواند پل ارتباطی ایجاد کند و ترس را کاهش دهد.
اهمیت حمایت والدین
مهمترین عاملی که نوزاد را برای تعامل با غریبهها آماده میکند، حضور حامیانه و قابل پیشبینی والدین است. والدینی که بدون اضطراب، آرام و همدلانه رفتار میکنند، به کودک پیام میدهند که محیط امن است—even اگر چهرهها جدید باشند.
اگر والدین خودشان نگران، مردد یا معذب باشند، این احساس به نوزاد منتقل میشود. پس قبل از تلاش برای اجتماعی کردن کودک، بهتر است خود والد با مفهوم «رها کردن کنترل» و اعتماد به فرآیند رشد کودک آشنا شود.
از مقایسه و عجله بپرهیزید
یکی از رایجترین خطاهای والدین، مقایسهی نوزاد خود با سایر کودکان است. «ببین پسر فلانی چه راحت توی آغوش همه میره!» این جملات نهتنها به نوزاد کمکی نمیکند، بلکه والد را در مسیر تربیتی دچار اضطراب و ناامیدی میکند.
هر نوزادی شخصیت منحصربهفرد خود را دارد. برخی اجتماعیترند و برخی محتاطتر. آنچه اهمیت دارد، پاسخ دادن مناسب به نیازهای کودک خودتان است، نه تطابق با استانداردهای نانوشته جامعه.
مرور نکات کلیدی برای مواجهه سالم نوزاد با غریبهها:
-
عجله نکنید و به کودک زمان بدهید.
-
امنیت و ثبات احساسی را در حضور خود حفظ کنید.
-
واکنش کودک را بدون قضاوت بپذیرید.
-
تجربههای مثبت کوچک بسازید.
-
به کودک اجازه دهید خودش انتخاب کند.
در پایان این بخش میتوان گفت که مدیریت صحیح رابطهی نوزاد و غریبهها، فرصتی ارزشمند برای تقویت اعتماد به نفس، خودتنظیمی و روابط اجتماعی کودک در آینده است.
سوالات متداول درباره نوزاد و غریبهها
آیا واکنش منفی نوزاد به غریبهها همیشه طبیعی است؟
بله، در اغلب موارد این واکنش طبیعی و نشانهای از رشد سالم مغز و حافظهی نوزاد است. اما اگر بسیار شدید یا ماندگار باشد، بهتر است با متخصص رشد کودک مشورت شود.
بهترین سن برای عادت دادن نوزاد به افراد جدید چیست؟
از حدود ۶ تا ۱۲ ماهگی، نوزادان بهشکل طبیعی شروع به شناخت افراد میکنند. بهتر است در این بازه، بهصورت تدریجی و در حضور والد، با افراد جدید آشنا شوند.
آیا اجبار نوزاد به آغوش گرفتن دیگران کار درستی است؟
خیر. اجبار نوزاد به تعامل با غریبهها میتواند حس امنیت او را مختل کند و حتی باعث تقویت اضطراب شود. اجازه دهید کودک با سرعت خودش جلو برود.
آیا بعضی نوزادان ذاتاً اجتماعیترند؟
بله. خلقوخو (temperament) در نوزادان متفاوت است. برخی کودکان ذاتاً کنجکاوتر و اجتماعیتر هستند، در حالی که برخی دیگر محتاطتر و نیازمند زمان بیشتری برای سازگاریاند.
چطور میتوان تجربههای مثبت برای نوزاد با غریبهها ایجاد کرد؟
از محیطهای آرام و چهرههای ملایم شروع کنید، از بازی، اشیای آشنا و حضور والد استفاده کنید تا تعامل بهتدریج شکل بگیرد.
چطور با واکنش نوزاد به غریبهها، هوشمندانه برخورد کنیم؟
رفتار نوزادان در مواجهه با افراد ناآشنا چیزی فراتر از یک ترس ساده یا خجالت کودکانه است. این رفتار، بازتابی طبیعی از مراحل رشد مغزی، عاطفی و اجتماعی کودک است و ارتباط تنگاتنگی با دلبستگی ایمن، ساختار خانواده، ویژگیهای فردی و حتی عوامل ظریف مثل بو و انرژی عاطفی دارد.
اگر کودک شما در آغوش غریبهها بیقرار میشود یا حتی با گریه پاسخ میدهد، نگران نباشید. مهم این است که شما بتوانید با درک این مرحله، از برخوردهای ناگهانی، مقایسههای اشتباه و فشارهای بیرونی دوری کنید و فضای امنی برای رشد آرام کودک خود فراهم سازید.
خلاصهای از نکات مهم مقاله:
-
نوزادان از حدود ۶ ماهگی بهطور جدی چهرههای آشنا را از غریبهها تفکیک میکنند.
-
واکنش منفی به غریبهها نشانهای از رشد سالم شناختی و عاطفی است.
-
عملکرد مغز (آمیگدالا، هیپوکامپ) نقش کلیدی در این رفتار دارد.
-
دلبستگی ایمن، سبک تربیتی و رفتار والدین تأثیر مستقیمی بر میزان اضطراب نوزاد دارند.
-
شناخت عوامل ظریف مانند بو، لحن صدا، و انرژی عاطفی به والدین کمک میکند.
-
بهترین راهکار، آشناسازی تدریجی و حمایت بدون اجبار است.
در نهایت، ارتباط نوزاد با غریبهها فرصتی عالی برای رشد مهارتهای اجتماعی آینده اوست—به شرط آنکه با آگاهی، صبر و احترام به احساسات کودک مدیریت شود.
اگر این مقاله برای شما مفید بود، آن را با دیگر والدین به اشتراک بگذارید. همچنین میتوانید سوالات، تجربهها یا دغدغههای خود درباره نوزاد و غریبهها را در بخش نظرات مطرح کنید تا پاسخ علمی و همدلانه دریافت کنید. تربیت آگاهانه، با گفتگو آغاز میشود!