وقتی کوچولوها از تاریکی میترسند…
تا حالا شده نصف شب با صدای گریهی فرزندتان از خواب بپرید؟ یا وقتی چراغها خاموش میشوند، صدای لرزانش را بشنوید که میگوید: “مامان! یه چیزی توی اتاقه!”؟ اگر پاسختان مثبت است، باید بدانید که تنها نیستید.
ترس در کودکان یکی از رایجترین چالشهایی است که خانوادهها با آن روبهرو هستند. ترس از تاریکی، حیوانات، تنها ماندن، موجودات خیالی یا حتی رفتن به مدرسه — همه و همه میتوانند ذهن کودک را درگیر کنند و حتی زندگی روزمرهاش را تحتتأثیر قرار دهند.
در این مقاله، قرار است با هم بررسی کنیم که چرا کودکان میترسند، این ترسها چطور شکل میگیرند و مهمتر از آن، ما به عنوان والدین چطور میتوانیم به فرزندانمان کمک کنیم تا با ترسهایشان کنار بیایند و آنها را مدیریت کنند.
ترس در کودکان از کجا میآید؟ (شناخت ریشهها)
قبل از اینکه بخواهیم با ترس مقابله کنیم، باید آن را بشناسیم. ترس یک واکنش طبیعی در انسان است؛ حتی بزرگترها هم از چیزهایی میترسند. اما در دوران کودکی، تخیل قوی و درک محدود از واقعیت، میتواند باعث شود که ترسها خیلی شدید و واقعی بهنظر برسند.
دلایل اصلی ترس در کودکان:
-
توسعه تخیل: کودکان قدرت تخیل بالایی دارند. گاهی یک سایهی ساده روی دیوار، در ذهنشان به هیولا تبدیل میشود.
-
تجربیات قبلی: اتفاقات ترسناک یا ناراحتکننده مثل دیدن یک فیلم وحشتناک، شنیدن صدای بلند یا افتادن از جایی ممکن است به شکل ترس پایدار بروز کند.
-
تقلید از دیگران: اگر کودک ببیند خواهر یا برادرش از حشرهای میترسد، احتمالاً او هم دچار همان ترس میشود.
-
تغییرات بزرگ: جابجایی خانه، ورود به مهدکودک یا تولد خواهر/برادر میتواند احساس ناامنی و ترس ایجاد کند.
-
حمایت افراطی یا اضطراب والدین: اگر والدین بیش از حد مراقب باشند یا دائم از خطرات حرف بزنند، کودک یاد میگیرد که دنیا جای خطرناکیست.
نمونهای واقعی:
مثلاً علی، پسر ۶ سالهای است که بعد از دیدن یک کارتون با موضوع دزدان دریایی، هر شب کابوس میبیند. والدینش متوجه شدند که مشکل از کجا آمده و با چند راهکار ساده، مثل صحبت درباره واقعیت کارتون و گذاشتن چراغ خواب، آرامش را به شبهای علی برگرداندند.
سؤال کلیدی برای والدین:
آیا ترس کودک شما از چیزی مشخص است یا به شکل کلی و پراکنده بروز میکند؟ فهمیدن ریشهی ترس، اولین گام برای رفع آن است.
انواع ترسهای رایج در کودکان و نشانههای آنها
هر کودک ممکن است از چیز خاصی بترسد، اما برخی ترسها میان بچهها بسیار رایج هستند و معمولاً با رشد آنها تغییر میکنند. در این بخش، میخواهیم ترسهای متداول کودکان را دستهبندی کنیم و با نشانههای آنها آشنا شویم.
ترسهای رایج بر اساس سن
✅ نوزادی تا ۲ سالگی:
-
ترس از صداهای بلند (مثل جاروبرقی یا زنگ در)
-
ترس از غریبهها
-
ترس از جدا شدن از مادر یا مراقب اصلی
✅ ۲ تا ۴ سالگی:
-
ترس از تاریکی
-
ترس از حیوانات (مثل سگ یا گربه)
-
ترس از موجودات خیالی (هیولا، روح، جادوگر)
-
ترس از تنها ماندن در اتاق
✅ ۵ تا ۷ سالگی:
-
ترس از آسیبدیدگی بدنی (مثلاً افتادن، بریدگی)
-
ترس از بلایای طبیعی (زلزله، طوفان)
-
ترس از مدرسه رفتن یا جدا شدن از والدین
✅ ۸ سال به بالا:
-
ترسهای اجتماعی (مثلاً ترس از صحبت کردن در جمع)
-
ترس از قضاوت شدن یا شکست
-
نگرانی درباره آینده یا خانواده (مثل طلاق یا بیماری والدین)
نشانههای ترس در کودکان:
گاهی کودکان نمیتوانند بهراحتی بگویند که از چیزی میترسند، اما رفتارشان این را فاش میکند. به این علائم دقت کنید:
-
بیخوابی یا کابوسهای شبانه
-
چسبیدن بیش از حد به والدین
-
گریه یا قشقرق هنگام قرار گرفتن در موقعیت ترسآور
-
شکایتهای جسمی مثل دلدرد یا سردرد بدون دلیل پزشکی
-
اجتناب از موقعیتها یا مکانهای خاص
چگونه بفهمیم کودکمان از چیزی میترسد؟
اگر فرزند شما رفتارهایی مثل شبادراری، اضطراب هنگام خواب یا ترس از رفتن به مکان خاصی را نشان میدهد، احتمال زیادی وجود دارد که با ترسی پنهان دستوپنجه نرم کند.
مثالی از یک موقعیت واقعی:
نگار، دختر ۵ سالهای است که شبها به اتاق خودش نمیرود و مدام به اتاق والدینش میآید. والدینش ابتدا فکر میکردند این فقط یک عادت است، اما بعد از کمی گفتوگو با دخترشان فهمیدند که او از “هیولای پشت پرده” میترسد. این ترس با چند شب داستانگویی، تغییر چیدمان اتاق و اطمینانبخشی تدریجی، آرام شد.
راه تشخیص آسان برای والدین:
-
از کودک سؤال باز بپرسید:
“اگه یه چیزی ناراحتت کنه، اون چی میتونه باشه؟”
یا
“اگه یه موجود خیالی تو ذهنت بود، اون چه شکلی بود؟” -
نقاشی کشیدن یکی از روشهای عالی برای فهمیدن ترسهای کودک است. خیلی وقتها ترسهایی که بیان نمیشوند، روی کاغذ ظاهر میشوند.
چطور به کودکمان کمک کنیم با ترسهایش مقابله کند؟
ترس بخشی طبیعی از رشد کودک است، اما زمانی که این ترسها عملکرد روزمرهی کودک را مختل میکنند یا طولانیمدت باقی میمانند، نیاز به حمایت ویژه داریم.
در ادامه، چندین راهکار مؤثر برای برخورد با ترس در کودکان آوردهایم:
۱. به احساسات کودک احترام بگذارید
اولین و مهمترین قدم این است که ترس کودک را بیاهمیت یا مسخره نکنید. ممکن است برای شما ترس از “هیولا در کمد” خندهدار باشد، اما برای کودک واقعی و جدی است.
-
نگویید: “چقدر بچهای! مگه هیولا وجود داره؟”
-
بگویید: “میفهمم ترسیدی. بیا با هم بررسی کنیم ببینیم اونجا چیزی هست یا نه.”
۲. با کودک گفتوگو کنید، نه بازجویی
کودک باید حس کند که میتواند با شما دربارهی هر چیزی صحبت کند، حتی دربارهی ترسهای خیالیاش.
-
سؤالهای باز بپرسید:
-
“چه چیزی باعث شد این فکر بیاد تو ذهنت؟”
-
“اگه یه داستان براش بنویسیم، فکر میکنی آخرش چی میشه؟”
-
۳. از بازی و هنر استفاده کنید
خیالپردازی بچهها همون چیزییه که میتونید ازش استفاده کنید تا ترسها رو کنترل کنن.
-
نقاشی: ازش بخواید ترسش رو بکشه. بعد با هم اون ترس رو “خندهدار” کنید!
-
بازی نقش: مثلا با هم نقش شجاعترین قهرمان رو بازی کنید که با تاریکی دوست میشه.
-
عروسکگردانی: عروسکش رو به سخنگوی احساساتش تبدیل کنید!
۴. برنامهی تدریجی مواجهه با ترس طراحی کنید
اگر کودک از چیزی مشخص میترسد (مثلاً تاریکی)، اون رو یکباره در معرضش قرار ندید. بلکه مرحلهبهمرحله جلو برید.
مثال:
-
شب اول: چراغ خواب روشن.
-
شب دوم: نور کمتر.
-
شب سوم: در اتاق باز، چراغ راهرو روشن.
-
شب چهارم: در بسته با چراغ خواب کمنور.
این کار بهش کمک میکنه خودش رو آماده کنه و احساس کنترل داشته باشه.
۵. الگوی خوبی باشید
اگر خودتان از چیزی میترسید (مثلاً از سوسک)، سعی کنید جلوی کودک، کنترلشده واکنش نشون بدید. کودکان مثل اسفنج احساسات رو جذب میکنن.
اشتباهاتی که نباید مرتکب شوید:
-
ترساندن کودک برای “تربیت کردن” (مثل گفتن “اگه کار بدی کنی، آقا گرگه میاد!”)
-
اجبار کودک به مواجهه ناگهانی با چیزی که میترسد
-
گفتن جملاتی مثل “بچههای خوب نمیترسن!” یا “نترس، چیزی نیست!” بدون توضیح یا همراهی
راهکارهای سریع برای والدین:
-
هر شب چند دقیقه با کودک دربارهی اتفاقات روز صحبت کنید.
-
برای ترسهای شبانه از چراغ خواب یا صدای آرامبخش استفاده کنید.
-
یک “جعبهی شجاعت” درست کنید: شامل عکسهای قهرمانانه کودک، نامههای تشویقی از شما یا اشیای خاصی که دوست داره.
پرسش پرتکرار:
چه زمانی باید به روانشناس کودک مراجعه کنیم؟
اگر ترس کودک باعث اختلال در خواب، غذا خوردن، مدرسه رفتن یا بازی کردنش شده، یا بیش از شش ماه ادامه یافته، بهتره از مشاور کودک یا روانشناس کودک کمک بگیرید.
با هم، ترس را به شجاعت تبدیل کنیم
ترس در کودکان نه تنها طبیعی است، بلکه بخشی از فرآیند رشد احساسی و ذهنی آنهاست. کودکانی که امروز از تاریکی، صداهای بلند یا تنها ماندن میترسند، فردا میتوانند انسانهایی قویتر و باهوشتر از احساساتشان باشند — به شرطی که راه درستِ همراهی با آنها را بلد باشیم.
وقتی والدین با صبوری، همدلی و آگاهی در کنار کودکشان بایستند، ترسها کمکم رنگ میبازند و جایشان را به اعتمادبهنفس، امنیت درونی و شادی میدهند.
- خلاصهای از نکات کلیدی برای والدین:
برای اینکه این مقاله براتون تبدیل به عمل بشه، در ادامه فهرستی کوتاه از مهمترین نکات آوردهایم:
- دلایل شکلگیری ترس در کودکان:
-
تخیل فعال، تجربیات منفی، تقلید از دیگران، اضطراب والدین
-
- ترسهای رایج بر اساس سن:
-
نوزادی تا ۲ سال: صداهای بلند، غریبهها
-
۲ تا ۴ سال: تاریکی، هیولا، حیوانات
-
۵ تا ۷ سال: صدمات بدنی، بلایای طبیعی
-
۸ سال به بالا: ترسهای اجتماعی و آینده
-
- نشانههای رفتاری ترس:
-
بیخوابی، گریه، چسبندگی، شکایتهای جسمی، اجتناب
-
- راهکارهای عملی:
-
احترام گذاشتن به ترس کودک
-
گفتوگوی باز و همدلانه
-
استفاده از بازی و نقاشی
-
برنامه تدریجی مواجهه
-
الگو بودن والدین
-
پرهیز از تهدید، اجبار، یا بیاهمیت جلوه دادن ترس
-
چند ابزار ساده برای مدیریت ترس کودک:
-
چراغ خواب ملایم برای ترسهای شبانه
-
کتاب داستانهای شجاعانه برای تقویت اعتمادبهنفس
-
دفترچهی احساسات که کودک روزانه در آن ترسها و حسهایش را نقاشی یا بنویسد
-
جعبهی قدرت یا شجاعت شامل چیزهایی که کودک دوست دارد و به او حس امنیت میدهند
اگر این مقاله برایتان مفید بود، قدم بعدی این است که:
-
از امروز با فرزندتان درباره ترسهایش حرف بزنید — بدون قضاوت، فقط با گوش دادن.
-
یکی از تکنیکهایی که در این مقاله گفته شد (مثلاً بازی نقش یا نقاشی کردن ترس) را همین هفته امتحان کنید.
-
این مقاله را با والدین دیگر به اشتراک بگذارید، چون هیچکدام از ما در این مسیر تنها نیستیم
به یاد داشته باشید: شجاعت یعنی احساس ترس داشتن، اما باز هم جلو رفتن.
و شما با همراهیتان، قهرمان دنیای کوچولویتان هستید.