تأثیر تحسین درست بر رفتار کودک؛ بیش از یک جمله ساده

وقتی یک “آفرین” ساده کافی نیست؛ احتمالاً برای تو هم پیش آمده که بعد از یک رفتار خوب از فرزندت با لبخند گفتی: “آفرین!” یا “ماشالا چه بچه خوبی!” و توقع داشتی که این تحسین کوچک باعث تکرار آن رفتار شود. اما مدتی بعد متوجه شدی که دیگر آن رفتار دیده نمیشود، یا حتی گاهی کودک شروع به تکرار آن فقط برای گرفتن تحسین میکند، نه از روی علاقه یا فهم درست.
در نگاه اول، تحسین کودک میتواند ساده و حتی بدیهی به نظر برسد. اما دنیای ذهنی یک کودک، بهخصوص در سنین پایین، بسیار پیچیدهتر از آن است که فکرش را میکنیم. آنها بهشدت تحت تأثیر واکنشهای والدین قرار میگیرند. هر کلمه، نگاه، لبخند یا حتی سکوت ما، پیامی عمیق به کودک منتقل میکند. وقتی بدون آگاهی و شناخت، فقط به تکرار جملات کلیشهای بسنده میکنیم، ممکن است ناخواسته کودک را به مسیر اشتباهی هدایت کنیم.
تشویق کودک اگر درست، بهموقع و با توجه به شخصیت و نیاز او انجام شود، میتواند یک ابزار بسیار مؤثر برای شکل دادن به رفتار مثبت و پایدار باشد. اما اگر سطحی و بیهدف باشد، احتمال دارد باعث وابستگی افراطی به تأیید دیگران، کاهش انگیزه درونی یا حتی شکلگیری نوعی رقابت ناسالم با دیگران شود.
بیایید این موضوع را جدیتر نگاه کنیم. همانطور که برای تغذیه سالم کودک تلاش میکنیم، باید برای «تغذیه روانی» او هم دقت و آگاهی به خرج دهیم. تحسین، بخشی از این تغذیه روانی است. اگر ناآگاهانه یا بیشازحد از آن استفاده شود، درست مثل شیرینی زیاد، ممکن است در ابتدا خوشایند باشد اما در بلندمدت آسیبزننده شود.
در این مقاله قرار است باهم یاد بگیریم که چطور میتوانیم از تشویق بهعنوان یک ابزار تربیتی قوی استفاده کنیم. هدف این است که کودک ما نهتنها رفتار خوبی از خود نشان دهد، بلکه خودش بفهمد چرا آن رفتار خوب است، و برای تکرار آن نیاز به تشویق دائمی نداشته باشد. مسیری بهسوی استقلال فکری، مسئولیتپذیری و عزت نفس بالا.
تشویق یا تحسین؟ تفاوتی که آینده کودک را میسازد
در نگاه اول، تحسین و تشویق مثل دو روی یک سکه به نظر میرسند؛ هر دو برای نشان دادن رضایت و حمایت از رفتار کودک بهکار میروند. اما وقتی دقیقتر بررسی کنیم، میبینیم این دو مفهوم تفاوتهای ظریفی دارند که تأثیرات بسیار متفاوتی بر رشد ذهنی و هیجانی کودک میگذارند.
تحسین: تمرکز بر نتیجه و ویژگیهای ثابت
تحسین معمولاً در قالب جملاتی است که روی نتیجه یا صفات ذاتی کودک تأکید میکند. عباراتی مثل:
-
«آفرین! چه نقاشی قشنگی کشیدی!»
-
«تو نابغهای!»
-
«تو همیشه بهترین نمره رو میگیری، معلومه خیلی باهوشی.»
در این جملات، تمرکز اصلی بر نتیجه کار یا ویژگیهایی است که کودک کنترلی بر آنها ندارد (مثل هوش یا استعداد ذاتی). این نوع بازخورد در ظاهر دلنشین است اما در واقع پیامهای پنهانی به کودک منتقل میکند:
-
ارزش تو به نتیجه کارت بستگی دارد.
-
باید همیشه عالی باشی تا مورد تأیید و دوستداشتنی باشی.
-
اشتباه کردن یعنی شکست خوردن، یعنی دیگر خوب نیستی.
در نتیجه، کودکی که مدام با تحسینهای اینچنینی تغذیه میشود، ممکن است:
-
از ترس اشتباه کردن، کارهای جدید یا چالشبرانگیز را امتحان نکند.
-
فقط در شرایطی تلاش کند که مطمئن باشد موفق میشود.
-
حس کند باید دائماً خودش را ثابت کند، نه اینکه از مسیر رشد لذت ببرد.
-
به تأیید دیگران وابسته شود و اعتماد به نفسش را بیرون از خودش بجوید.
تشویق: تمرکز بر فرآیند، تلاش و پیشرفت
در مقابل، تشویق واقعی یعنی توجه به تلاش، پشتکار، و پیشرفت کودک فارغ از نتیجه. جملاتی مثل:
-
«دیدم چقدر برای این نقاشی وقت گذاشتی. خیلی با حوصله کار کردی.»
-
«خیلی خوبه که خودت تصمیم گرفتی تکالیفت رو اول انجام بدی، این یعنی داری مستقل میشی.»
-
«اشتباه کردی، ولی یاد گرفتی و دوباره تلاش کردی، این خیلی ارزشمنده.»
در تشویق، والدین به فرآیند نگاه میکنند، نه فقط به نتیجه. این نوع بازخورد:
-
انگیزه درونی کودک را تقویت میکند؛ چون کودک متوجه میشود تلاش و رشد ارزشمند است.
-
به کودک حس مالکیت و رضایت از پیشرفت شخصی میدهد، نه فقط برای راضی کردن والدین.
-
باعث میشود از اشتباه کردن نترسد و آن را بخشی از یادگیری بداند.
-
اعتماد به نفس واقعی و درونی میسازد که وابسته به تأیید دیگران نیست.
مثال مقایسهای برای درک بهتر
فرض کن فرزندت کاردستیای درست کرده که خیلی هم دقیق نیست. حالا دو نوع بازخورد ممکنه:
-
تحسین: «چه کاردستی قشنگی! واقعاً فوقالعادهای!»
(کودک ممکنه بدونه که کارش قشنگ نیست و حس فریبخوردگی یا ناامنی پیدا کنه.) - تشویق: «میبینم که کلی تلاش کردی و خودت تنهایی درستش کردی. این عالیه!»
(کودک متوجه میشه که تلاشش دیده شده، نه فقط ظاهر کارش.)
چرا این تفاوت مهمه؟
در مطالعهای که توسط Carol Dweck روانشناس برجسته آمریکایی انجام شد، مشخص شد کودکانی که برای تلاش تشویق میشن، در مواجهه با چالشها مقاومتر هستن و بیشتر رشد میکنن. اما کودکانی که صرفاً بهخاطر هوش یا نتیجه تحسین میشن، اغلب از چالشها فرار میکنن تا مبادا تصویر «باهوش بودن» خودشون آسیب ببینه.
در حقیقت، تمرکز بر تحسین نتیجه، کودک رو از رشد ذهنی و اعتماد به نفس واقعی دور میکنه.
زمان و شیوه درست تشویق کودک؛ کلید اثرگذاری واقعی
خیلی از والدین با نیت خوب، فرزندشان را تحسین یا تشویق میکنند، اما گاهی درست در زمان اشتباه یا به شیوهای نادرست این کار را انجام میدهند. نتیجه؟ کودک یا آن تحسین را جدی نمیگیرد، یا درگیر وابستگی به تأیید دائمی میشود.
حالا سؤال مهم اینجاست:
چه زمانی تشویق کنیم؟
-
بلافاصله پس از رفتار مطلوب:
یکی از کلیدهای تأثیرگذاری تشویق، بهموقع بودن آن است. وقتی کودک کاری مثبت انجام داده، تشویق باید خیلی زود بعد از آن بیاید تا ارتباط ذهنی واضحی ایجاد شود. -
بعد از تلاش واقعی، نه صرفاً نتیجه:
اگر کودک بدون تلاش کافی به نتیجه رسیده، یا شانسی موفق شده، تشویق او باعث تقویت پیام اشتباه میشود. اما اگر تلاش واقعی دیده میشود، حتی در صورت شکست، تشویق کاملاً بهجا و سازنده است. -
زمانهایی که کودک در مسیر یادگیری است:
موقعی که کودک در حال یادگیری چیزی جدید است یا از منطقه امنش خارج شده، تشویق میتونه کمکش کنه با انگیزه ادامه بده. تشویق بهجای نتیجه نهایی، بر شجاعت و کنجکاوی او تمرکز داشته باشه.
چگونه تشویق کنیم؟
در اینجا چند تکنیک ساده و اثربخش برای تشویق موثر وجود دارد:
-
مشخص باش: بهجای گفتن «آفرین»، بگو دقیقاً چه چیزی را دوست داشتی.
مثلا: «خیلی خوبه که خودت تصمیم گرفتی اسباببازیهاتو جمع کنی، این یعنی داری مسئولیتپذیر میشی.» -
تمرکز بر فرآیند، نه فرد: از عباراتی مثل «تو خیلی خوبی» به سمت «کاری که کردی خیلی خوب بود» حرکت کن. این باعث میشه کودک بدونه که رفتارش مورد توجهه، نه فقط وجودش.
-
احساس خودت رو بیان کن: گاهی گفتن احساس واقعیات میتونه تشویق مؤثری باشه. مثلاً: «خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم خودت سعی کردی مسئله ریاضی رو حل کنی، حتی اگه سخت بود.»
-
از زبان کودک استفاده کن: اگر کودکت کوچکه، با کلمات سادهتر و احساسمحور صحبت کن. مثلاً بگو: «تو خیلی تلاش کردی! دیدی چقدر قشنگ تونستی خودت لباس بپوشی؟»
اشتباهات رایج در تشویق کودک که باید از آنها پرهیز کرد
-
تشویق افراطی یا غیرواقعی: کودک متوجه میشود که گفتۀ شما با واقعیت تطابق ندارد. این نوع تشویق اعتماد را کم میکند.
-
مقایسه با دیگران: گفتن جملاتی مثل «تو از خواهرت بهتر نقاشی میکشی» میتواند بذر رقابت و حسادت را بکارد.
-
وابستگی به پاداش خارجی: اگر همیشه برای هر کار مثبت جایزه یا تحسین بزرگ دریافت کند، انگیزهاش بهجای درونی، وابسته به پاداش خواهد شد.
پرسش کلیدی برای والدین:
آیا زمان و نحوه تشویق فرزندتان، به رشد انگیزه درونی و مسئولیتپذیری او کمک میکند یا صرفاً برای خوشحال کردن شماست؟
تشویق؛ بنای اعتماد به نفس سالم در کودک
اعتماد به نفس یکی از مهمترین سرمایههای روانی در زندگی هر انسانه، و این ویژگی از کودکی شکل میگیره. کودکانی که به خودشان باور دارند، راحتتر با مشکلات روبهرو میشن، کمتر تحت تأثیر فشارهای منفی همسالان قرار میگیرند و در آینده تصمیمگیریهای سالمتری خواهند داشت.
اما نکتهای که باید دقیق بهش توجه کنیم اینه که اعتماد به نفس واقعی با تعریفهای سطحی یا تحسینهای بیهدف ایجاد نمیشه. اعتماد به نفس واقعی حاصل تجربه، تلاش، یادگیری، شکست، و باز هم تلاشه. و اینجاست که تشویق هدفمند و درست نقش طلایی خودش رو ایفا میکنه.
چگونه تشویق اعتماد به نفس کودک را میسازد؟
-
تقویت حس مالکیت بر موفقیت
وقتی به جای تمرکز بر نتیجه، فرآیند تلاش کودک رو تشویق میکنی، به او کمک میکنی بفهمه که خودش عامل اصلی پیشرفتشه. این حس مالکیت باعث میشه خودش رو شایسته موفقیت بدونه، نه اینکه آن را به شانس یا نظر دیگران نسبت بده. -
نرمالسازی اشتباه و شکست
کودکی که بهخاطر تلاشش تحسین شده، حتی اگر به نتیجه دلخواه نرسیده، یاد میگیره که اشتباه کردن بخشی از یادگیریه. این طرز فکر نهتنها باعث میشه از شکست نترسه، بلکه باعث شکلگیری «ذهنیت رشد» در او میشه—که کلید توسعه اعتماد به نفس پایداره. -
خودباوری بهجای وابستگی به تأیید بیرونی
وقتی کودک فقط برای تشویق والدین یا گرفتن جایزه کاری رو انجام میده، اعتماد به نفسش بیرونی و شکنندهست. اما وقتی تلاشش بدون نیاز به پاداش دیده و تحسین میشه، یاد میگیره که خودش ارزشمنده—چه دیگران او را ببینند یا نه. -
تشویق استقلال و تصمیمگیری
عباراتی مثل «خیلی خوبه که خودت تصمیم گرفتی این کار رو انجام بدی» به کودک میفهمونه که توانایی انتخاب و تصمیمگیری داره. این پیامها باعث تقویت حس کنترل درونی میشن، که پایه اعتماد به نفس واقعیاند.
مثال واقعی:
مادر سارا، دختربچه ۸ سالهای که تازه یاد گرفته دوچرخهسواری کنه، بهجای اینکه فقط بگه «تو بهترین دوچرخهسوار دنیایی!»، میگه:
«دیدم چند بار زمین خوردی، ولی هر بار بلند شدی و دوباره امتحان کردی. این خیلی شجاعانهست، سارا!»
این جمله نهتنها تلاش سارا رو میستاید، بلکه شجاعت، استقامت و انگیزه درونی او را تقویت میکند. حالا اگر سارا دفعه بعد زمین بخورد و کسی نباشد تشویقش کند، همچنان میتواند به خودش افتخار کند.
تعادل در تشویق: وقتی زیادی “آفرین” گفتن، اثر برعکس دارد
ممکن است تصور کنیم که هرچه بیشتر کودک را تشویق کنیم، نتیجه بهتری خواهیم گرفت. اما حقیقت این است که تشویق زیاد و بیهدف میتواند درست به اندازهی کمتوجهی آسیبزننده باشد.
تشویق باید هدفمند، معنادار و بهجا باشد. وقتی کودک دائماً بابت هر کار کوچکی—even پیشپاافتاده—تحسین میشود، این پیام به او منتقل میشود که:
-
تأیید دیگران برای هر کاری لازم است.
-
ارزش من به تشویق دیگران بستگی دارد.
-
حتی بدون تلاش هم میتوان مورد تحسین قرار گرفت.
در نتیجه، اعتماد به نفس کاذب و وابستگی به تأیید بیرونی شکل میگیرد.
نشانههای تشویق افراطی
اگر هر یک از نشانههای زیر را در فرزندت میبینی، احتمالاً در تشویق افراط کردهای:
-
فرزندت مدام از تو میپرسد: “خوب بود؟ آفرین میدی؟”
یعنی به جای دروننگری و تحلیل رفتار خودش، به دنبال تأیید سریع بیرونی است. -
کارهایی را فقط برای جلب تحسین انجام میدهد، نه از روی علاقه یا مسئولیت.
-
نسبت به کوچکترین انتقاد یا بازخورد منفی، واکنش تند یا دلخوری دارد.
چگونه تعادل را در تشویق حفظ کنیم؟
-
همه چیز را تشویق نکن:
بعضی کارها طبیعیاند و نیاز به تشویق ندارند. مثلاً پوشیدن جوراب یا گذاشتن لیوان روی میز—وقتی کودک این کارها را یاد گرفته و به سن مناسب رسیده، دیگر نیاز به تحسین دائم ندارد. -
بین تشویق و بازخورد تعادلی ایجاد کن:
بازخورد یعنی کمک به کودک برای دیدن نقاط قوت و قابل بهبود خودش. مثلاً بهجای فقط تحسین کردن نقاشیاش، میتونی بگی: «رنگهایی که انتخاب کردی خیلی قشنگن. فکر میکنی دفعه بعد چی میتونی اضافه کنی تا داستان نقاشیات کاملتر بشه؟» -
به کودک فرصت بده خودش را ارزیابی کند:
بپرس: «خودت از کارت راضی هستی؟ کدوم قسمتش بیشتر دوست داشتی؟»
این کار باعث میشه بهتدریج حس درونی ارزشمندی و تحلیل در او شکل بگیره. -
در تشویق صداقت را حفظ کن:
هیچوقت برای خوشحال کردن کودک یا پرهیز از ناراحتی، چیزی نگوی که با واقعیت همخوانی نداره. بچهها خیلی سریع متوجه عدم صداقت میشن و اعتمادشون کاهش پیدا میکنه.
تشویق خوبه، اما فقط وقتی در جای درست، به شکل درست و با هدف درست انجام بشه. درست مثل غذای سالم—زیاد یا بیموقع خوردنش هم میتونه آسیبزا باشه.
وبسایت معتبر Psychology Today یکی از منابع شناختهشده در حوزه روانشناسی و تربیت فرزند است که مقالات علمی و کاربردی از متخصصان این حوزه منتشر میکند.
تشویق آگاهانه؛ هدیهای ماندگار برای آینده کودک
اگر تا اینجای مقاله همراه ما بودی، احتمالاً حالا متوجه شدی که تشویق کودک چیزی فراتر از گفتن یک «آفرین» ساده است. این یک ابزار تربیتی قدرتمند است که اگر درست و آگاهانه استفاده شود، میتواند مسیر رشد شخصیتی کودک را دگرگون کند. و اگر بدون شناخت، افراطی یا سطحی بهکار برود، ممکن است ناخواسته کودک را به سمت وابستگی به تأیید دیگران، ترس از شکست و اعتماد به نفس کاذب سوق دهد.
مهمترین نکات برای والدین:
-
تشویق با تحسین فرق دارد. تحسین معمولاً روی نتیجه تمرکز دارد، اما تشویق روی تلاش، فرآیند و نیت مثبت.
-
تشویق مؤثر، بهموقع، صادقانه و مشخص است. بهتر است بهجای جملات کلی، به رفتار خاصی که مشاهده کردی اشاره کنی.
-
افراط در تشویق میتواند باعث وابستگی، توقع بالا و حتی اعتماد به نفس سطحی شود.
-
تشویق درست، اعتماد به نفس واقعی، استقلال و انگیزه درونی را در کودک پرورش میدهد.
-
گاهی بهترین تشویق، سکوت همراه با نگاه تحسینآمیز، یا فقط گوش دادن با دقت است.
وبسایت Greater Good Magazine از دانشگاه برکلی، یکی از منابع معتبر در زمینه تربیت آگاهانه و روانشناسی مثبت است. این مطلب برای والدینی که به دنبال تشویق مؤثرتر هستند، بسیار کاربردی است.
حالا وقت عمل است!
اگر میخواهی از این به بعد، رابطهای عمیقتر و آگاهانهتر با فرزندت بسازی، این قدمها را شروع کن:
-
از امروز، سعی کن بهجای تحسین نتیجه، روی تلاش و پیشرفت کودک تمرکز کنی.
-
وقتی کودک کاری میکند که قبلاً برایش سخت بوده، بهجای گفتن «آفرین»، از او بپرس: «خودت از کارت راضی هستی؟ چی برات سخت بود؟»
-
یکی از رفتارهای خوب او را امروز دقیق و مشخص تشویق کن. مثلاً: «دیدم قبل از اینکه بهت بگم، خودت ظرف غذاتو جمع کردی. واقعاً خوشحال شدم!»
این تغییرات کوچک، با تکرار و استمرار، اثرات بزرگی بر عزتنفس، رشد روانی و استقلال کودک خواهند داشت.