چهار سابقه دار ۷ اثر آرون بلیبی / انتشارات هوپا
هیچ چیزی رو یزمین نیست که بتونه حریف قدرت ترسناک دایناسورها بشه.
البته جز آقای گرگ! و اون یکی که اونجا کنارشه، مار! همین طور کوسه و اون موجودی که شبیه یک جور ساردینه .
چی؟! این که اشتباهه! خیلی بده! ولی نه! محشره!
هی بچه جون! دیگه وقتش شده که بریم پارک ژوراسیک!
چون قسمت هفتم سریال چهار سابقه دار اومده! بزن بریم!
چهار سابقه دار ۷ – نشر هوپا
قسمتی از متن کتاب چهار سابقه دار ۷(داینا-چی چی یا چی چی-سوروس؟):
کوسه درختی و رئیس جدید
چی می بینی؟
هیس س س س! یواش تر! این وسیله رو از کجا آورده؟ پیرانا هم انگار دور و بر نیست. نمی بینم اش …
راست می گی؟! باید بریم دنبالش. نکنه توی دردسر افتاده باشه؟
گرگ! گوش کن ببین چی می گم؟ ما خودمون هم الان توی دردسریم. وسط یک مشت ولوسیراپتورِ گرسنه گیگر افتاده ایم. تنها وسیله ی دفاعی مون:
کوسه ی لخت و پتی
با یک مشت
شاخ و برگ روی سرش
قصد توهین نداشتم، رفیق گنده جون! بی خیال! عادت دارم!
آره پسر! انگار حق با توست. ما افتادیم توی دردسر!
آره گرگی توی دردسریم. اما من بهت قول می دم که ازش خلاص شیم. فقط یه شرطی که تو آروم باشی.
به حرفش گوش کن، گرگی! اون حواسش به همه چی هست!
آره کوسه، راست می گی. بعدش هم فکر می کنم درست می گفتی … انگار گروه کوچک ما حالا دیگه یک رییس جدید داره. مگه نه؟ هه هه هه!
چی می گی اَبلَه؟ کی خواست جای تو رو بگیره؟ مغز گنجشکیِ خُلِ مَشَنگ! اصلا کدوم احمقی ممکنه از همچین مسئولیتی خوشش بیاد؟ من الان فقط راهنمای شما هستم. همین و همین!
تو خیلی بالاتر از راهنما هستی، عزیزم!
ولی من راست راستی بهت افتخار می کنم.
باشه پسر! هرجوری تو حال می کنی!
وای ی ی ی ی!
خطر از بیخ گوش مون رد شد.
من شک ندارم اون رطیل داره کارش رو درست انجام می ده.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.