کتاب اکوان دیو
کتاب اکوان دیو قصه های تصویری شاهنامه 4 ماجرای شیرین نبرد رستم با اکوان دیو در سرزمین کیخسرو پادشاه محبوب و دادگر ایران است. اکوان دیو که غول بزرگ و قدرتمندی بود اسب های پادشاه را می دزدید. پادشاه با پهلوان های مختلف مشورت کرد و برای مبارزه با اکوان دیو رستم را راهی کرد. مبارزه با اکوان دیو راحت نبود و در این راه رستم سختی های زیادی کشید…. اگر دوست دارید این داستان زیبا را با جزئیاتش برای کودکان بخوانید کتاب کودکانه اکوان دیو انتخاب خوبی است.
شاهنامه یکی از بزرگ ترین سرمایه های ادبی ایران است. این کتاب آیینه فرهنگ ایرانی ماست برای همین آشنایی کودکان با داستان های این کتاب به تربیت آن ها بر طبق ارزش های ما کمک می کند. البته خواندن اصل شاهنامه برای کودک و نوجوان کمی سخت است زیرا آن ها معنی بسیاری از کلماتش را نمی فهمند. برای همین خوب است برای شروع از کتاب هایی کوتاهی استفاده کنیم که به زبان امروزی بازآفرینی شده باشد. مجموعه قصه های تصویری شاهنامه یک مجموعه خوب است که داستان های شاهنامه را با زبانی روان برای کودکان و نوجوانان باز آفرینی کرده است. شما می توانید در صفحه قصه های تصویری شاهنامه برای کودکان از دیگر جلد های این مجموعه دیدن بفرمایید.
کتاب اکوان دیو قصه های تصویری شاهنامه 4 توسط نشر قدیانی در ۱۲ صفحه تحریر برای کودکان ۹ تا ۱۲ سال به چاپ رسیده است. با هم بخشی از این کتاب را می خوانیم:
«دیو گفت: حالا بگو ببینم تو را در دریا بیندازم یا در کوه؟
رستم با خود گفت: باید فکرم را به کار بیندازد و حیله ای به کار ببرم. همه می دانند هر کاری که از دیوها بخواهی عکس آن عمل می کنند. اگر بگویم من را به دریا بیندازد در کوه می اندازند و اگر بگویم در کوه بیندازد در دریا می اندازد. باید کاری کنم که به دریا بیفتم چون اگر مرا در کوه بیندازد همه استخوان هایم می شکند.
این بود که رستم به دیو گفت: من از دریا میترسم. دریا پر از نهنگ است. مرا در کوه بینداز. دیو با شنیدن حرف رستم رفت و رفت تا به دریا رسید و رستم را در آب دریا انداختن. نهنگ ها با دیدن رستم به او حمله کردند. رستم با یک دست شنا می کرد و با دست دیگر نهنگ ها را از خود دور می کرد تا به ساحل رسید. خدا را شکر کرد و بعد راه افتاد. باید به چراگاه اسبها برمیگشت و اکوان دیو را می گرفت….»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.