کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب جلد ششم
کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب جلد 6 از قصه های تشکیل شده که همه از آثار شیخ عطار گرفته شده اند. این کتاب یکی از 8 جلد مجموعه کتابی است که میتوانید در صفحه خرید اینترنتی کتابهای قصه های خوب برای بچه های خوب سایر جلدها را نیز بررسی و در صورت نیاز خرید نمایید.
بیشتر قصه های انتخاب شده در این کتاب کودکانه، مربوط به پیغمبران است.
عطار از شاعران بسیار مشهور ایران است که حدود ۸۰۰ سال پیش زندگی می کرد. او به جز شاعری مردی طبیب بود و داروخانه (عطاری) داشت و اینگونه به مردم خدمت می کرد. آرامگاه او در شهر نیشابور است. از شیخ عطار هفت کتاب موجود است و معروف ترین آنها منطق الطیر، مصیبت نامه و الهی نامه است. در کتاب های عطار قصههای بسیاری وجود دارد و نتیجه گیری هایی کرده است که مهدی آذر یزدی، برخی از آنها را منتخب و به صورت داستان هایی برای کودکان در این کتاب گردآوری کرده است.
در مقدمه قصه های شیخ عطار مهدی آذریزدی آمده که: این کتاب مال بچه هاییست که می توانند بخوانند و قصه خواندن را دوست می دارند، وگرنه برای بچه های کم حوصله و خردسال، کتاب مناسب مناسب تر و زیباتر فراوان است.
جنس کمیاب و گران، کودک ماهیگیر، خداپرست، علاج گدایی، یکی بود دوتا نبود، ریش عابد، حماسه گنجشکی، اسفند دود کن، پیر چنگی، تجارت و شانس، هدیه، کودک دانا، پنبه کلاه نمدی، دیوانه نی سوار، گدای عاشق، آب تازه آب نو، لعنت بر شیطان، مار و مار گیر، سنگ آسیاب، خوشبخت و بدبخت، از جمله قصه های این کتاب است. این کتاب در رده کتاب 9 تا 12 سال قرار می گیرد.
از مجموعه کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب علاوه بر قصه های شیخ عطار اثر مهدی آذریزدی میتوانید کتاب زیر را نیز بخوانید:
کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب جلد هفتم: قصه های گلستان و ملستان
بخشی از کتاب قصه های شیخ عطار
یکی از داستان های کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب جلد ۶ اینطور شروع می شود: «روزی بود و روزگاری بود. در زمان قدیم در هندوستان کودکی بود به نام رامان که خیلی باهوش و زیرک بود و دائم در فکر یادگرفتن بود. رامان وقتی که خیلی بچه بود دلش می خواست همه چیز را بفهمد و بداند. آنقدر از پدر و مادرش سوال میکرد و میپرسید که آنها نمیدانستند چه کار کنند و حتی جواب خیلی از پرسشهای او را نمی دانستند. با اینکه پدرش باسواد بود و کتاب خوانده بود باز هم هر روز در برابر سوال های عجیب و غریب رامان قرار می گرفت که نمی دانست چگونه جواب بدهند و رامان باز هم میخواست بیشتر بفهمد. رمان مرتب از خواهرش عمویش جایش خاله از اهم است و از همه خویشانش سوال می پرسید. پدرش می گفت من نمیدانم این بچه آخرش چه خواهد شد. تا اینکه یک روز رامان کتاب قصه های شاه پریان را به دست آورد….»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.