والفور دسیسهگری از هلاس
«والفور دسیسهگری از هلاس» عنوان رمانی است درباره غدیر که انتشارات مهرستان، آن را برای ردۀ سنی بالای 15 سال به چاپ رسانده است.
تبیین موضوعات دینی و مذهبی برای کودکان و نوجوانان کنجکاو و باهوش امروزی نیاز به ظرافت بیان بسیار دارد. چه بسیارند احکام و قواعدی که از پشتوانه عقلی و منطقی خوبی برخوردارند، اما به دلیل شیوه انتقال نادرست به نسل جدید، در ذهن و ضمیر آنها جایگیر نمیشود.
کتاب والفور دسیسهگری از هلاس از زبان شیطان روایت میشود. روز 18 ذیالحجه است. شیطان وقایع صدر اسلام را برای دیوبچهای به نام والفور که بسیار بازیگوش اما زیرک است، تعریف میکند. ماجرای نبرد حضرت علی (ع) با پهلوان بزرگ اما مشرک عرب یعنی عمربنعبدود نخستین داستانی است که تعریف میکند. رمان گامبهگام جلو میآید و وقایع مهم صدر اسلام نظیر علنیشدن دعوت پیامبر و ایمانآوردن حضرت علی و هجرت پیامبر و لیلهالمبیت -شبی که امام علی (ع) در بستر پیامبر خوابید تا پیامبر به مدینه هجرت کند- را از زبان شیطان ذکر میکند. در این میان شیطان از تلاشهایش برای تقویت جبهۀ کفار میگوید و این که خطر، بسیار نزدیک است. بعد از تعریفکردن ماجرای ظهور اسلام تا مسلمانشدن کل شبهجزیره عربستان، حالا ابلیس در روز 18 ذیالحجه به والفور خطر بزرگی را که در کمین است یادآوری میکند و این خطر، واقعه غدیر و علنیکردن جانشینی علی (ع) از سوی پیامبر است. او برای والفور یک مأموریت ویژه دارد. آیا والفور میتواند از پسِ این مأموریت برآید؟
روایت وقایع صدر اسلام با محوریت عملکرد حضرت علی (ع) و خدمات او به اسلام و پیامبر، ذهن نوجوان را برای پذیرش چراییِ اعتقاد شیعیان به جانشینی حضرت علی (ع) کاملا آماده میکند و بهنوعی قضاوت بر عهدۀ خود نوجوان گذاشته میشود.
رمان نوجوان والفور دسیسهگری از هلاس 124 صفحه دارد و مرحوم سعید تشکری، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردان بنام خراسانی آن را نوشته است. با هم بخشی از کتاب را میخوانیم:
«ناگهان ابلیس دید بدن والفور لرزید
-چه شد؟ چرا میلرزی؟ بیماری؟
-نام غدیر خم را که آوردی، گویا لرزش شدیدی به بدنم افتاد. نام سنگینی است؛ نامی که میبینم سالها و قرنها بر سر زباناه خواهد ماند. چه واقعهای در این محل رخ خواهد داد؟ ما قرار است اینجا شاهد چه اتفاقی باشیم؟ کاش میشد زودتر از اینجا برویم
ابلیس بر تختهسنگی نشست.
-اینجا آخرین جایی است که تو را آوردم. باید همینجا باشیم تا مشکل را حل کنیم. درست حدس زدی. قرار است اتفاق مهمی اینجا بیفتد و من و تو میخواهیم بزرگی آن اتفاق را با کمک هم از بین ببریم. محمد، علی را به جانشینی خود معرفی میکند و این را در مقابل هزاران شخصی که از حج برمیگردند، خواهد گفت….»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.