بزن بریم
منوی دسته بندی
منوی دسته بندی

10 قصه از امام زمان (عج) (همراه با معصومین)

۹۰,۰۰۰ تومان

به روایت فریبا کلهر
تصویرگر: سید حسام الدین طباطبایی

توضیحات

کتاب 10 قصه از امام زمان (عج)

کتاب 10 قصه از امام زمان (عج) برای بچه ها، کتاب داستانی مذهبی به قلم فریبا کلهر و با تصویرگری سید حسام‌الدین طباطبایی است که انتشارات قدیانی (کتاب‌های بنفشه) آن را در 132 صفحه‌ی مصور گلاسه برای کودکان 7 تا 12 سال چاپ کرده است. این کتاب کودک همراه با تصاویر زیبا و جذاب در هر صفحه و متن گیرا و شیرینش، کودک و یا نوجوان را ترغیب به خواندن این کتاب می‌کند.

کتاب 10 قصه از امام زمان (عج)، داستان‌هایی از زندگی حضرت مهدی موعود (عج) از تولد تا غیبت ایشان است. از آنجایی که استدلال ذهنی و منطقی کودکان هنوز به جایی نرسیده است که مسائل ماورایی و فرا زمینی را بتوانند درک کنند و بپذیرند، این امر بر عهده‌ی پدر و مادر و والدین کودک است که مسائل مذهبی، ارزش‌ها، معرفی خدا و اولیای الهی (ع) را در قالب داستان و روایت به او آموزش دهند.

یکی از مسائل مهم در زمینه‌ی ارتباط برقرار کردن کودکان با این مسائل و به ویژه شناخت امام حاضر اما غایب شیعیان، امام زمان(عج)، آموزش غیر مستقیم است و این، همان کاری است که فریبا کلهر در این کتاب برای کودکان کرده است و از طریق داستان‌هایی با زبانی شیوا و سلیس، آن‌ها را با زندگانی و شخصیت امام عصرشان، مهدی موعود (عج) آشنا ساخته است.

این کتاب شامل شامل ده قصه است و یکی از کتاب‌های همراه با معصومین (ع) است که شما می‌توانید با مراجعه به صفحه کتاب همراه با معصومین، سایر کتاب‌های این مجموعه را مشاهده و در صورت تمایل، خریداری کنید.

در کتاب 10 قصه از امام زمان (عج) برای بچه ها، فرزند شما با جنبه‌های رحمانیت و مهربانی بی‌حد و حصر امام زمان (عج) آشنا می‌شود و درمی‌یابد ایشان پدر تمام مسلمانان جهان به ویژه ما شیعیان هستند.

برشی از متن کتاب:

«من عثمان بن سعید هستم. اولین پلی که یاران امام غایب را به او می‌رساند؛ غیبت صغری شروع شده است؛ یعنی امام از دید مردم پنهان شده است و مامورهای خلیفه نتوانند او را پیدا کنند و بکشند. امام پنهان شده است اما راه ارتباط با او، من هستم. فقط من هستم که جای مخفی شدن او را می‌دانم. من دوست نزدیک امام هادی و امام حسن عسکری هم بوده‌ام، روزی از دوستم احمد بن اسحاق شنیدم که امام عسکری درباره من حرفی زده است، از وقتی این حرف را از زبان احمد شنیدم، از خوشحالی به گریه افتادم. امام به احمد گفته بود: عثمان، مورد اطمینان من است آنچه می‌گوید، از من شنیده و می‌گوید بنابراین از او اطاعت کن.»

شما شاید این را هم دوست داشته باشید