کتاب هایدی
کتاب کودک هایدی، رمانی داستانی به نویسندگی جوآنا اسپیری و ترجمهی هادی معتمدنیا است که واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم (کتابهای مهتاب)، آن را در 106 صفحه با جنس تحریر چاپ کرده است.
این کتاب برای کودکان 12 سال به بالا نوشته شده است و داستان زندگی دختری را روایت میکند که در آلپ سوئیس به مراقبت از پدربزرگ خود میپردازد اما پس از مدتی به شهر میآید و زندگیاش دستخوش تغییراتی میگردد.
هایدی دختربچهی کم سن و سالی است که پس از فوت پدر و مادرش با خالهی خود زندگی میکند و داستان از جایی آغاز میشود که خالهی هایدی کاری در شهر فرانکفورت پیدا میکند و دیگر نمیتواند از او نگهداری کند؛ بنابراین تصمیم میگیرد که هایدی را نزد پدربزرگش که تنها فامیل اوست، ببرد تا مسئولیت سرپرستیاش را به عهده بگیرد.
پدربزرگ در دامنهی کوههای آلپ دور از روستا و مردمش، زندگی میکند و اخلاق چندان خوشی ندارد اما هایدی جای خود را در قلب او باز میکند و به زندگی در کنار هم خو میگیرند تا این که دوباره خالهی هایدی سر میرسد و این بار تصمیم میگیرد او را نزد دختر فلج ثروتمندی در شهر بفرستد…
کتاب هایدی که در دستهی رمانهای انگیزشی نیز جای میگیرد، در 14 فصل نوشته شده و به بیان پشتکار و خودباوری در آدمی میپردازد و آن را در قالب زندگی دختر بچه کوچکی به زیبایی تمام به تصویر کشیده است.
چنانچه قصد دارید در فرزند خود، تابآوری و تحمل سختیها را نهادینه کنید، این کتاب زیبا و آموزنده را به شما پیشنهاد میدهیم. چرا که کودک یا نوجوان شما پس از خواندن آن با هایدی این دخترک مهربان و صبور، احساس همدلی میکند و از او درس بزرگمنشی و انساندوستی میگیرد.
گفتنی است که این رمان ادبی به قدری شهرت دارد که منطقهای در سوئیس به نام هایدیلند نامگذاری شده است و تاکنون مورد اقتباس فیلمها، مجموعههای تلویزیونی، انیمیشینها و بازیهای ویدئویی زیادی قرار گرفته است.
بخشی از کتاب هایدی:
«هایدی کل تابستان را با پیتر به چراگاه رفت. سالم و قوی، بزرگ شد و به اندازهی یک پرنده خوشحال بود. بعد پاییز از راه رسید. تندبادهای شدیدی به پا شد. پدربزرگ به هایدی گفت: الان باید توی خانه بمانی وگرنه ممکن است از بالای کوه بیفتی. پیتر ناامید شد ولی هایدی هرکجا بود، خوشحال بود. او به صدای باد گوش داد. وقتی باد از میان برگهای درختان صنوبر میوزید، آهنگ میساخت…»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.