کتاب رستم و اسفندیار
کتاب رستم و اسفندیار قصه های تصویری شاهنامه 5 ماجرای پهلوان ایرانی به نام اسفندیار است که بسیار شجاع و رویین تن بود. اسفندیار در همه جنگ ها پیروز میشد و تیری در بدنش تاثیر نمی گذاشت. گشتاسب پدر اسفندیار مرد حسودی بود و می خواست اسفندیار بمیرد. برای همین او را به جنگ با رستم فرستاد تا اینکه…. اگر دوست دارید این داستان زیبا را با جزئیاتش برای کودکان بخوانید کتاب کودکانه رستم و اسفندیار انتخاب خوبی است.
شاهنامه یکی از بزرگ ترین سرمایه های ادبی ایران است. این کتاب آیینه فرهنگ ایرانی ماست برای همین آشنایی کودکان با داستان های این کتاب به تربیت آن ها بر طبق ارزش های ما کمک می کند. البته خواندن اصل شاهنامه برای کودک و نوجوان کمی سخت است زیرا آن ها معنی بسیاری از کلماتش را نمی فهمند. برای همین خوب است برای شروع از کتاب هایی کوتاهی استفاده کنیم که به زبان امروزی بازآفرینی شده باشد. مجموعه قصه های تصویری شاهنامه یک مجموعه خوب است که داستان های شاهنامه را با زبانی روان برای کودکان و نوجوانان باز آفرینی کرده است. شما می توانید در صفحه قصه های تصویری شاهنامه برای کودکان از دیگر جلد های این مجموعه دیدن بفرمایید.
کتاب رستم و اسفندیار قصه های تصویری شاهنامه 5 توسط نشر قدیانی در ۱۲ صفحه تحریر برای کودکان ۹ تا ۱۲ سال به چاپ رسیده است. با هم بخشی از این کتاب را می خوانیم:
«بهمن گفت: دیدی پدر گفتم که با رستم جنگ نکن گوش نکردی.
اسفندیار گفت: گریه نکن گناه از من بود. شاید هم سرنوشت من این بود که به دست رستم کشته شوم.
رستم که کنار اسفندیار ایستاده بود، دست اسفندیار را در دستش گرفت و گریه کرد. اسفندیار گفت: پهلوان من از تو شکایتی ندارم. تو گناهی نداری. گناهکار اصلی پدرم است. او مرا فرستاد تا به دست تو کشته شوم. حالا از تو خواهشی دارم. بهمن پسر من و تنها یادگار من است از تو می خواهم که او را با خود به زابلستان ببری و راه و رسم پهلوانی را به او یاد بدهی…»